باز در خود خیره شو...
آشیخ دکتر | سه شنبه, ۷ تیر ۱۴۰۱، ۰۱:۵۹ ب.ظ
باز در خود خیره شو انگار چشمت سیر نیست
درد خودبینی است می دانم تو را تقصیر نیست
کوزه ی دربسته در آغوش دریا هم تهی است
در گل خشک تو دیگر فرصت تغییر نیست
شیر وقتی در پی مردار باشد مرده است
شیر اگر همسفره ی کفتار باشد شیر نیست
اولین شرط معلم بودن انسان بودن است
شیخ این مجلس کهن سال است اما پیر نیست
در پشیمانی چراغ معرفت روشنتر است
توبه کن! هرگز برای توبه کردن دیر نیست
همچنان در پاسخ دشنام می گویم سلام
عاقلان دانند دیگر حاجت تفسیر نیست
باز اگر دیوانه ای سنگی به من زد شاد باش
خاطره آیینهی ما از کسی دلگیر نیست