جانستان کابلستان
بسم الله الرحمن الرحیم
مدت ها بود قصد داشتم سفرنامه ی مشهور آقای رضا امیرخانی به افغانستان را که تحت عنوان جانستان کابلستان در حدود سال های 88 و 89 به چاپ رسیده بود را مطالعه کنم تا اینکه شرایط کنونی افغانستان و درگیری های شکل گرفته بیشتر بدین مهم ترغیبم کرد.
رضا امیرخانی در سال 1388 طی سفری که به مشهد مقدس دارد به ناگاه تصمیم می گیرد به افغانستان سفر کند و در پی این تصمیم به صورت زمینی به همراه خانواده ی خود به این سفر پرفراز و نشیب می رود. امیرخانی به مانند سایر آثارش در این کتاب نیز از قلم روان و نثر جذاب خود برای به تصویر کشیدن زیبایی ها و زشتی های موجود در افغانستان استفاده کرده است و با توجه به اینکه این کتاب یک سفرنامه است دیگر شاهد مشکلاتی نذیر پایان های باز عجیب و غریب او نیستیم.
به مانند همیشه امیرخانی در خلال روایت داستان تفسیر و نظر خود را نیز به مخاطب ارائه می دهد و با بیان اطلاعات تکمیلی فهم بسیاری از مفاهیم را برای او آسانتر می کند.
او در این سفرنامه به نیکی قرابت فرهنگی و البته تاثیر فراوان زبان مشترک را بیان می کند و از بی تفاوتی ها و در برخی مواقع کم لطفی های طرف ایرانی گله و شکایت می کند. با وجود آنکه برخی از نظراتش را تایید نمی کنم ولی در مجموع گزارشی عالی و تفسیر خوب از شرایط را ارائه می دهد که جای تامل بسیار دارد.
در نهایت اگر به خواندن کتاب های سفرنامه علاقه مندید و یا اگر نسبت به فرهنگ مردم افغانستان کنجکاوید به شما پیشنهاد می کنم که حتما این کتاب را بخوانید. چرا که با وجود گذشت بیش از 10 سال از زمان سفر آقای امیرخانی به این خطه ی مظلوم با این وجود نکات فرهنگی موجود در کتاب بسیار تازه اند و می توان آن ها را در شرایط کنونی نیز شاهد بود.