آشیخ دکتر

درد دل های یک دانشجوی علوم پزشکی

آشیخ دکتر

درد دل های یک دانشجوی علوم پزشکی

آشیخ دکتر

باسمه تعالی
«دانشجو موذن جامعه است، اگر خواب بماند نماز امت قضا میشود.»
شهید آیت الله دکتر بهشتی

پیام های کوتاه

زیرآب زن ابله...

آشیخ دکتر | پنجشنبه, ۲ تیر ۱۴۰۱، ۰۹:۴۵ ب.ظ

آن عزیزی که دفعه ی پیش برای ما زده بود توجه داشته باشد که آب عدالت خواه ها (یا به تعبیر او عدالت خوار ها) با بهاری ها داخل یک جوی نمی رود.

 

بزرگوار اقلا درست #انگ بچسبان بهت نخندند🤦🏻‍♂

 

#هوایی

  • آشیخ دکتر

الله اعلم...

آشیخ دکتر | چهارشنبه, ۱ تیر ۱۴۰۱، ۰۹:۳۸ ب.ظ

بله!!! 

همانطور که می بینید مجدداً پول نیست.

#الله_اعلم

  • آشیخ دکتر

پول نیست، ولی زیاد است !!

آشیخ دکتر | سه شنبه, ۳۱ خرداد ۱۴۰۱، ۰۱:۳۸ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

پول نیست، ولی زیاد است !!

 

شاید در نگاه اول با دیدن عنوان مطلب کمی تعجب کرده باشید و فکر کنید طی یک خطای انسانی جمله ی مشهور «پول هست ولی کم است» را به اشتباه چنین نوشته ام.
اما باید بگویم که چنین نیست و عنوان کاملاً صحیح به رشته ی تحریر درآمده است.
حتماً اغلب شما نیز در این روز ها از مسئولین دانشگاه شنیده اید که دانشگاه با مشکلات مالی و بودجه ای دست و پنجه نرم می کند و بی پولی در این بلاد بی داد می کند. مصادیق گوناگون آن را نیز دیده و یا شنیده اید.
از بدهی 12 میلیارد تومانی معاونت دانشجویی فرهنگی به سلف که موجب پرداخت نشدن حقوق کارکنان آنجا در طی سه ماه گذشته شده است (که اگر مسلمانی این را بشنود به از غم بمیرد رواست 😞)، تا تاخیر در پرداخت حقوق کارکنان به ویژه نیروهای خدماتی و پایین دستی در ساختار اداری ...
از ناله های حاکی از بی پولی مسئولین هنگام مراجعه برای اخذ کمک مالی و یا امکاناتی برای برگزاری برنامه های مذهبی و فرهنگی که دیگر هیچ نباید گفت که این سینه پر از اسرار است.
تا به این جای مطلب نبود پول را دیدید. اما حال به بخش ولی زیاد است بپردازیم.
در این گیر و دار ناگهان خبری مبنی بر هزینه کرد 47 میلیون تومانی برای جشن برگزار شده توسط معاونت دانشجویی فرهنگی به مناسبت هفته خوابگاه ها به گوش می رسد (😳) که از محتوای آن نگو و نپرس که نقد آن ها خود یک رساله ی جدا می طلبد. جشنی که با وجود پیش بینی و تدارک 1000 نفری تنها نزدیک 125 نفر در آن شرکت کردند. (😒)
اما داستان اینجا به پایان نمی رسد. در حالی که هنوز داغ این ولخرجی برجگر هر دغدغه مندی است ناگهان دسته گل جدیدی رو می شود.
چندی پیش به همت دوستان بسیج دانشجویی دانشگاه اردوی جهادی درمانی در محل روستای ده‌غیبی با همکاری بنیاد کرامت آستان قدس رضوی برگزار شد که به حق یکی از بهترین اردو های جهادی که این حقیر دیده است بود. در این حین از طرف روابط عمومی دانشگاه تیمی برای تهیه ی گزارش تصویری به محل اعزام می شوند و ماحصل کار و تلاش یک روزه ی این عزیزان کلیپی 6 دقیقه ای است که به احتمال زیاد آن را دیده اید (اگر ندیده اید می توانید با لمس این لینک آن را مشاهده کنید. (https://t.me/medcast/12156))
تا به اینجای کار اشکال خاصی وجود ندارد. اشکال کار آنجایی خود را نشان می دهد که بدانید برای این کلیپ چیزی نزدیک به 7-9 میلیون تومان هزینه شده است. (😳😳😳) کلیپی که بنابر نظر یکی از دوستان فعال در این زمینه با استفاده از ضرفیت دانشجویان تنها با هزینه کرد نزدیک به 700 هزار تومان و چه بسا کمتر قابل تولید بود.
سوالی که در این میان رخ می نماید آن است که چه کسی و با چه منطقی چنین پولی را حرام کرده و از آن مهمتر، کارمند و کارکنان روابط عمومی دانشگاه که عرضه و توان تولید یک کلیپ ساده چون این مورد را ندارند با چه منطقی در حال گرفتن حقوق ماهیانه از دولت اند؟؟؟
این ها را گفتم، این را هم بگویم که به نظر حقیر وضع به همین منوال خواهد بود تا آن زمان که تمام تصمیمات و کنش های مالی دانشگاه با جزئیات و شفافیت کامل در اختیار دانشجویان قرار گیرد و دانشجویان نیز مسئولین را بابت هر تصمیم اشتباه به بوته ی نقد کشیده و در برابر اشتباه های فاحش آن ها فریاد برآورند.
«وَأَن لَوِ استَقاموا عَلَى الطَّریقَةِ لَأَسقَیناهُم ماءً غَدَقًا»
و السلام علی من التبع الهدی

  • آشیخ دکتر

تهاجم فرهنگی به سبک ایرانی

آشیخ دکتر | سه شنبه, ۳۱ خرداد ۱۴۰۱، ۰۱:۰۸ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم


تهاجم فرهنگی به سبک ایرانی 


 سلام فرمانده 
سلامتی نسل غیور جا مانده
سلام فرمانده 
سید علی دهه نودی هاشو فراخوانده

 

یقیناً در طی یک ماه گذشته بارها و بارها این نوا را شنیده اید؛ از صدا و سیمای رسمی کشور گرفته، تا اینستاگرام و تلگرام و توییتر و حتی در سطح شهر. و آن هم نه فقط از افراد مذهبی یا انقلابی، بلکه تمام اقشار جامعه درحال همخوانی این نوا هستند. از کسبه و بازاری ها گرفته (که برخی از آنها دقایقی پس از زمزمه آن با گرفتن لیست جدید قیمت ها از سر تا پای نظام را به فحش می کشند) تا معلم، راننده، نگهبان و...
سلام فرمانده در این چند وقته به مصداق بارز یک Megahit تبدیل شده است و همه کس را درگیر خود کرده است و این پایان ماجرا نیست؛ 
با اندکی جستجو در اینترنت به راحتی می توانید نسخه عربی و اردوی سرود را نیز پیدا کنید و همچنین اجرا های گوناگون آن در کشورهای مختلف آسیایی، آفریقایی و حتی تک اجراهایی که در کشورهای اروپایی برگزار شده است را ببینید. 
شاید بگویید گسترش و وسعت این سرود به واسطه تبلیغات رسانه های حکومتی است، اما با اندکی انصاف خواهید دید که مسئله ورتی  این حرف هاست. در واقع سرود از بین مردم به جوشش در آمده است. 
سلام فرمانده با تمام ایرادی که بدان وارد است، یک مفهوم والا و ارزشمند را جار می زند، به گونه ای که تمام افرادی که به آن مفهوم (حتی به نوع تخفیف حدت یافته آن معتقدند) خواه یا ناخواه با آن همراه می‌شود و آن را هم خوانی می‌کنند. به واقع باید گفت تیم جوان تهیه این آهنگ کاری را انجام دادند که فراتر از انتظار هرکس بود و ارزش این یک کار آنها چه بسا بیش از ۵۰ سال تلاش های پرهزینه و پر زرق و برق انجمن حجتیه یا سازمان‌ها و ارگان‌های رسمی کشور که خود را متولی امر فرهنگ و ترویج مفاهیم مهدوی و انقلابی می دانند است.
این سرود از دل مردم درآمده است و مفهوم والا و مردمی را فریاد می‌زند و از همه مهمتر یقیناً در مورد توجه صاحب اصلی اثر بوده است، چرا که دست یابی به چنین موفقیتی بدون عنایت خاصه ی صاحب سرود ممکن نیست و این از اعتقادات مسلم شیعه است که امام معصوم پاسخ سلام های ما را می دهد (حتی به تعبیر برخی علما، از این هم فراتر است و در واقه این ما هستیم که در حال پاسخگویی به سلام امام هستیم، چرا که او از ما در سلام کردن نیز پیش است)
باید امیدوار بود این سرود الگو و زمینه ای برای تکرار کارهای این‌چنینی فراهم آورد تا با تقویت دیپلماسی فرهنگی چه در سطح ملی و چه در سطح بین‌المللی روز به روز شاهد پیشرفت و اعتلای فرهنگی انقلاب اسلامی از یک سو و درهم شکستن زمینه فرهنگی تحریم و تجاوز آشکار غرب به کشورمان باشیم. یقین بدانید مقاومت کردن در برابر فشارهای ظالمان غرب و در هم شکستن آن میسور نیست، مگر آنکه ابتدا در زمینه فرهنگی پیروز شویم و این سرودها و این اعمال گامی هرچند کوچک در راه این مسیر است و با تقویت هویت ملی مذهبی (یا به تعبیر صحیح تر اُمّی) جامعه زمینه را برای عبور از بحران ها فراهم می کند.

و من الله توفیق

  • آشیخ دکتر

کاخ نشینی اسلامی ...

آشیخ دکتر | شنبه, ۲۸ خرداد ۱۴۰۱، ۱۲:۴۶ ق.ظ

از وقتی که برای روحانیت دربار درست شده همیشه دیدن رؤسای روحانی تمنای ریاست را در وجود طلاب بیدار می‌کند، همین وضع ریاست مآبی این آقایان است که اخلاق عمومی طلاب را فاسد کرده است.
#مرتضی_مطهری
#یادداشت_ها
#جلد۱۳_ص۸۹

  • آشیخ دکتر

انالله ...

آشیخ دکتر | چهارشنبه, ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۱، ۱۲:۴۳ ق.ظ

آیت الله سید عبدالله فاطمی نیا درگذشت؟ + علت فوت

«إِذَا مَاتَ الْعَالِمُ ثُلِمَ فِی الْإِسْلَامِ ثُلْمَةٌ لَا یَسُدُّهَا شَیْءٌ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ»
وفات حضرت آیت الله سید عبدالله فاطمی‌نیا بار دیگر اثبات کرد که مردم همچنان دل در گروی علمایی دارند که صفا و خلوص نیت از خود نشان می دهند.
آنچه باعث نفوذ آن بزرگوار در دل ملت شده بود، نه علم فراوان، نه لهجه ی زیبا، نه منبر آتشین، بلکه تنها خلوص و صفای باطن بود.

  • آشیخ دکتر

جستاری فلسفی در باب حقوق زنان

آشیخ دکتر | پنجشنبه, ۲۲ ارديبهشت ۱۴۰۱، ۱۲:۱۷ ق.ظ

در ادوار گذشته و اخیر همواره شاهد بروز اظهارات گوناگون پیرامون حقوق زنان در اسلام بوده ایم که مدعای آن ها حاکی از آن است که در قوائد حقوق اسلامی، حق زنان پایمال شده است و آنچنان که باید و شاید به شکل عادلانه با آن ها برخورد نشده و تبعیض های جنسیتی گوناگونی در این قواعد جاری و ساری است. برای مثال نیز به مواردی ماننده تفاوت در دیه زن و مرد و همچنین اختلاف در ارزش شهادت آن ها استناد می شود.

در متن پیش رو قصد داریم به مباحث فلسفه ی حقوق که گره گشای اصلی این معما هستند به پردازیم و از دیدگاه فلسفی به این سوال نگاه کنیم که آیا این قواعد واقعا ظالمانه اند و حاکی از تبعیض جنسیتی و یا عدالت به شکلی خاص در آن ها جاری و ساری است.

در صورت تمایل می توانید برای مطالعه ی متن کامل مطلب به ادامه ی مطلب رجوع کرده و علاوه بر این مطلب با دانلود نشریه ایران از مطالب سایر نویسندگان نیز بهره مند شوید.

  • آشیخ دکتر

مساجد کهنه

آشیخ دکتر | يكشنبه, ۱۴ شهریور ۱۴۰۰، ۱۱:۱۰ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

شاید در ابتدای امر با خواندن عنوان مطلب گمان کنید موضوع این نوشته مساجد کهن و قدیمی شهر ها هستند. اما باید بگویم سخت در اشتباهید. به نظر این حقیر سن یک بنا تنها یک عدد است ولاغیر. آنچیزی که کهنگی و یا تازگی یک مکان، یک وسیله و ... را تعیین می کند نوع رفتار و ویژگی های افرادی است که از آن ها استفاده می کنند. در واقع این مطلب به اغلب مساجد موجود اشاره دارد و در این زمینه تفاوتی بین مساجد قدیمی و تازه ساز وجود ندارد. 

مسجد و انتظاراتی که مردم از آن دارند/ وقتی مسجد شورای حل اختلاف محلی می‌شود

در کمال تاسف در سال های اخیر به صورت کلی شاهد کاهش جمعیت مراجعین به مساجد و از آن مهمتر کاهش مراجعه ی جوانان و نوجوانان به این اماکن مقدس هستیم. امری که شاید به ظاهر چندان اهمیتی نداشته باشد ولی زنگ خطر جدی را به صدا در آورده است. چرا که با خالی شدن مساجد از جوانان، این مراکز رو به اضمحلال رفته و از آن سو جوانان نیز با محروم شدن از معنویات خود را به ورطه ی هلاکت خواهند کشاند.

در واقع جوانان و نوجوانانی که در گذشته در مساجد و مراکز فرهنگی - مذهبی مانند پایگاه های بسیج، حسینیه ها، مهدیه ها و ... وقت می گذراندند امروزه در پارک ها، کافه ها و گالری هایی رشد می کنند که خالی از معنویت و حتی گاهی سرشار از عرفان های کاذب و فساد و بی بند و باری اند. این امر می تواند به شدت به نسل آینده ی این سرزمین آسیب هایی جبران ناپذیر را وارد نماید.

از سوی دیگر مساجد با مرور زمان به مرگ نمازگزاران همیشگیشان از مخاطب خالی شده و به سوی تعطیلی می روند.

علل متعددی را می توان برای وقوع این شرایط در نظر گرفت. شاید به نظر شما یکی از علل اصلی آن سیاست های اشتباه معیشتی جمهوری اسلامی ایران در سال های اخیر باشد. اما باید گفت این سیاسیت های در درجات پایینی از اهمیت در لیست عوامل حادثه مذکور دارند. علت اصلی را نباید در بین مسئولین، بلکه باید در بین مردم جست و جو کرد. 

به نظر این حقیر مهمترین عامل این بی میلی، بی سلیقگی ها و بدرفتاری های برخی عزیزان متولی و امین مراکز مذهبی از جمله مساجد در برخورد با جوانان است. حتی این رفتار های ناشایست را در برخی مخاطبین مسن نیز می توان دید که گمان می کنند مرکز مذکور ارث پدریشان است و از عالم و آدم طلب کارند. بی توجهی سیاست گذاران حوزه فرهنگ و ادارات و سازمان های متولی از جمله اوقاف نیز در این امر موثر است ولیکن نه به اندازه ی خود مردم.

شاید وقت آن رسیده است که انقلابی کوچک در شیوه ی مدیریت فرهنگی خرد در سطح کشور از جمله در مراکز دینی مذهبی و فرهنگی ایجاد شود تا از پیشرفت این فاجعه جلوگیری شود.

  • آشیخ دکتر

نوستالژی از نوع قرآنی

آشیخ دکتر | يكشنبه, ۷ شهریور ۱۴۰۰، ۱۱:۰۹ ق.ظ

بیش از صد جلسه خانگی قرآن در سامانه جلسات خانگی ثبت شد

مدتی پیش برای اقامه ی نماز مغرب و عشا به مسجدی در نزدیکی منزل رفته بودم. در این مسجد نیز به رسم بسیاری از مساجد پس از اقامه ی نماز یک صفحه از قرآن مجید قرائت می شود و پس از آن ترجمه ی آن نیز خوانده می شود. در ابتدای امر باید این نکته را بگویم که ابتکار صورت گرفته در زمینه ی گسترش این طرح تحت عنوان  «طرح تلاوت نور» از سوی سازمان اوقاف و امور خیریه یکی از بهترین کار های آن مجموعه بوده و هست و امیدوارم طرح هایی از این دست بیشتر و بهتر ارائه و اجرا شوند. چرا که تغییر در عرصه ی فرهنگ به صورت اندک اندک و در طی زمانی طولانی ایجاد می شود و نه به یک باره و با چند همایش. 

بهتر است از این جزئیات بگذریم و به اصل موضوع نوستالژیک بپردازیم، چرا که در این باب سخن بسیار باید راند. در حین قرائت قرآن که توسط آقای مسنی در حال انجام بود به صورت ناخواسته به دوران کودکی خود بازگشتم. دورانی پر از نشاط و سرزندگی. دوره ای که در آن مردمان این سرزمین اعتقادی راسخ به خداوند منان داشتند و شاید مهمترین دلیل آن وجود پدربزرگ ها و مادربزرگ هایی بودند که به صورتی کاملا خالصانه ایمان و توکل خود را بروز می دادند. در آن دوران رسم زیبایی وجود داشت که در آن خانم های محل - که اغلب از همان مادربزرگ ها بودند - به نوبت در منزلی جمع می شدند و به قرائت قرآن می پرداختند. نکته ی جالب اینجا بود که موقع تلاوت از یک دیگر غلط می گرفتند و از آن جالب تر آن بود که در بیش از 60% مواقع فرد در حال قرائت و فرد ایراد گیرنده به این نتیجه می رسیدند که قرآن هایشان متفاوت نوشته شده اند و احتمالا این ناشی از تفاوت در قرائت های قرآن است :))))

با وجود ایراداتی که در قرائت آن خانم ها وجود داشت و حتی با وجود برخی غیبت هایی که در حین جلسه انجام می شد باید گفت که آن جلسات مایه ی برکت و رحمت در زندگی ما بودند. 

ای کاش می شد به گذشته بازگشت...

البته خود نیز می دانم که بازگشت به گذشته ناممکن است اما بدون شک می توان گذشته را به حال آورد. بیایید با همتی آهنین چنین سنت هایی را احیا کنیم.

باشد که رستگار شویم...

  • آشیخ دکتر

عقاید یک دلقک

آشیخ دکتر | شنبه, ۲۳ مرداد ۱۴۰۰، ۱۰:۱۲ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

 

در این مطلب نیز با معرفی کتابی دیگر با شما همراه خواهیم بود. کتابی که یقینا نام آن را شنیده اید. «عقاید یک دلقک» اثر نویسنده ی شهیر آلمانی «هاینریش بل»

داستان این کتاب در آلمان پس از جنگ جهانی دوم به وقوع می پیوندد و زندگی دلقک مشهوری را روایت می کند که همسر مورد علاقه اش او را رها کرده و به زندگی با شخص دیگری روی آورده است. دلقک داستان با توجه به شکست روحی که بدان دچار شده است به مرور زمان توانایی خود را در اجرای نمایش هایش از دست می دهد و در نتیجه از نظر مالی نیز با مشکل مواجه می شود. از سوی دیگر او افراد گوناگونی را در اتفاق به وقوع پیوسته دخیل می داند و در تنهایی خود آن ها را ملامت می کند و در برخی بخش های داستان نیز طی تماس تلفنی با آن ها، به مشاجره با آن افراد می پردازد.

نکته ی مهم داستان در آن است که دلقک داستان ما همه ی افراد پیرامون خود را در اتفاقات رخ داده دخیل می داند در حالی که برای خودش هیچ مسئولیتی قائل نیست. نویسنده به نیکی وضعیت بسیاری از افراد جامعه را بدین شکل به تصویر می کشد و با تشبیه ها و داستان پردازی قوی خود باعث می شود شما در طول داستان با شخصیت اصلی داستان ابراز همدردی کنید.

این در حالی است که شاید اگر از جهات گوناگون به واقعه نگریسته شود شاهد آن خواهید بود که داستان به گونه ی دیگری پیش می رود. در واقع اگر در روایت داستان از سبک بدیع «میناتو کانائه» استفاده شود خواهید دید که تمام داستان این نیست و این نیز تمام داستان نمی باشد.

نکته ی حائز اهمیت دیگر نیز تقابل شدید دلقک بدون مذهب داستان با گروه کاتولیکی می باشد که همسرش با آن ها در ارتباط بوده است و او آن ها را عامل این جدایی می پندارد. در بخش هایی از داستان نیز به شکل کاملا محسوسی نویسنده به مذهب می تازد که البته پاسخ به شبهات مطرح شده کار چندان دشواری نمی باشد.

در مجموع کتاب به نیکی شخصیت عمده ی افراد جامعه را در برخورد با وقایع و حوادث روزمره به تصویر می کشد که می تواند تصویری مناسب از جامعه ی کنونی ما را ارائه دهد. جامعه ای که همه ی مشکلات را از چشم دیگران می بیند و خود را از هرگونه ایراد و اشکالی مبرا می کند.

  • آشیخ دکتر